کریمی مشاور بیمه کریمی مشاور بیمه .

کریمی مشاور بیمه

رضا کاظمی

بوسه هایت کوتاه اند

مثل شعرهای من

تا بیایی بخوانی

تمام شده اند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۹ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

افشین صالحی

یادت باشد

به خوابم که آمدی

بیدارم کنی ببوسمت.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۹ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

وحید عمرانی

در جهنم دنیا گرفتارم

تنها دلخوشی ام به این است که

شب ها ...

زیر پای مادرم می خوابم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۹ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

ریچارد رایت

پس از جلسه ای

که در باغِ سرِ نبش برگزار شد

برگ ها پراکنده شدند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۸ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

ایرج زبردست

پاییز ، درخت ، باد ، بی برگ و بری

شب ، صاعقه ، مِه ، پرنده و دربدری

کابوس چنان است که در باغِ زمان

هر شاخه به دستِ خویش دارد تبری



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

علیرضا روشن

باران را نگاه می کنم

شاید تو دیده باشی اش

و حسرت می خورم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

ابوسعید ابوالخیر

آتش به دو دست خویش بر خرمن خویش

چون خود زده ام چه نالم از دشمن خویش؟

کس دشمن من نیست ، منم دشمن خویش

ای وای من و دست من و دامنِ خویش



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

مهدی بهروزی

در آبی چشم تو نهنگی خواب است

یک جعبه پر از مداد رنگی خواب است

هر شب پی بوسیدن تو بر قله

در جنگل قلب من پلنگی خواب است



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

پرهام سرکشیکی

می خواهد خورشید نقاشی کند

و زیر پایش

حوضی آبی

با ماهی های سرخ

اما بیچاره

مداد سیاه.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)

شعله کرمانی

دعا می خوانم اما مست مستم!

مسلمانم ولی بت می پرستم!

اگر با شیخ روزی ایستادم

شبی هم شد که با ساقی نشستم

به نادانی اگر روزی یکی جام

به حرف زاهد بدبین شکستم

هزاران رشتۀ تسبیح را هم

علیرغم همان زاهد گسستم

نه تنها هیچکس نشناخت من را

که من هم مات و حیرانم که هستم؟!



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۱:۴۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)