کودک،
با گربه هایش در حیاط خانه بازی می کند
مادر، کنار چرخ خیاطی
آرام رفته در نخِِ سوزن
عطر بخارِ چایِ تازه
در خانه می پیچد
صدایِ در!
«شاید پدر!»
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
آی قهوه چی!
همۀ قهوه ها به حساب من
در یکی از فنجان ها
دختری گم کرده ام!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
آبیِ این آسمان
چنان صدای بلندی دارد که می توانیم آن را
تنها با چشم هایمان بشنویم.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
حجرالاسودی است دلت،
بی جهت نیست که دورش می گردم.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
تا عشقِ تو داغ بر جبین می ریزد
چشمم همه اشکِ آتشین می ریزد
هجرانِ تو را اگر شبی آه کشم
خاکسترِ ماه بر زمین می ریزد
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
باد در شاخسار بید
لالایی می خواند
برای جوجه کلاغی تنها.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
برخیز دلا که دل به دلدار دهیم
جان را به جمال آن خریدار دهیم
این جان و دل و دیده پیِ دیدنِ اوست
جان و دل و دیده را به دیدار دهیم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
گل های صحرایی را
نه کس بویید
نه کس چید
نه کس فروخت
نه کس خرید.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۳ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
ساعتی
که رفتار تند عقربه هایش را
کنار تو طاقت نداشتم
خواب مانده است...
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۳ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
خداحافظ... برو...
پشت سرت
شراب می ریزم
تا مست برگردی.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۹:۵۳ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)