این کهنه رباط را که عالم نام است
آرامگه ابلق صبح و شام است
بزمیست که واماندۀ صد جمشید است
گوری است که خوابگاه صد بهرام است
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
بوی تو را از یاد می برندلباسهایم
روی بند رخت
که دانه دانه دار می زنند خود را.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
گوش تلفن کردوستت دارم را
امشب ...
در گوش خودت
خواهم گفت!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
پری کوچک دریایی من!رعنا و رشک انگیز
روی ماسه ها
ایستاده ای
دریا ...
کف بر لب و مست
سر بر ساحل می کوبد
پاهایت را می بوسد
و آرام می گیرد
دیو و دلبر
از این زیباتر؟!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
نوروز که سیل در کمر می گردد
سنگ از سر کوهسار در می گردد
از چشمۀ چشم ما برفت این همه سیل
گویی که دل تو سخت تر می گردد
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۳ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
می پرسی از نام و نشانمو نمی دانی ...
نام و نشان منی.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۳ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
خواب می بینممرا ...
چون کودکی چند ماهه
عزیز می داری.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۲ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
برف هم
جای پایت را
دوست دارد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۲ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
ساکت چون برفخفته اند در مهتاب سرد
کوه های زمستان.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۲ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
در این شب تاریک اگر ماهی نیست
آن چیست گهی عیان شود گاهی نیست؟!
با اینکه ز پا فتاده ایم و خسته
با عشق تو تا بام فلک راهی نیست
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۸:۱۱ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)