سروی بودمزیر سایه ام نشستند
خوردند و خفتند
بیدار شدند و ...
مرا بریدند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۸ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
می روم، بر می گردم، می ایستمواژه ای ویرانگرتر از وداع
نخوانده، نشنیده، نگفته ام.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
چار چشمی،بهتر از چوپان،
گله را می پاید گرگ.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
یادگار مادر،قبض آب و برق
و چند اسکناس زیر قالی.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
شاعری خرما را با خدا قافیه کرد
تاجران رحم به حالش کردند
ناقدان شاعر سالش کردند!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
معصوم نشسته فتنه ها در پشتند / آرامش لحظه های من را کشتند
آب است به زیر کاه این جادوها / چشمان تو آتشکدۀ زرتشتند!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
می اندیشم،این آخرین سال من است!
می خورم این خرمالو را.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
بر نیمکت شکسته ای در باران / در دست تو چتر بسته ای در باران
باران باران باران باران باران / تنها تنها نشسته ای در باران
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
بارانبا چه زبانی سخن می گوید
که هر گیاه
سراپا گوش است؟!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
گر زرّی و گر سیم زراندودی باش / گر بحری و گر نهری و گر رودی باش
در این قفس شوم چه طاووس چه بوم / چون ره ابدیست هر کجا بودی باش
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۱۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)