اگر پیراهنت بودم چه می شد؟
چو توری بر تنت بودم چه می شد؟
چو آن صد دانه مروارید خوشرنگ
به دور گردنت بودم چه می شد؟
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۸ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
من لایق عشق و درد عشق تو نیم
زنهار که هم نبرد عشق تو نیم
چون آتش عشق تو برآرد شعله
من دانم و من که مرد عشق تو نیم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
من ندانم که کیممن فقط می دانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۷ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
جمع دربارۀ اثبات وجود ازلی گپ می زدژنده پوشی طلب برهان کرد
شاعری شعری گفت
عاشقی آه کشید
عارفی هو هو کرد
تاجری دسته چکش را رو کرد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
شقایق ها کنار سنگ مردند
بلورین آبها در ره فسردند
شباهنگام خیل کاکلیها
از این کوه و کمرها لانه بردند
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
کلمات حسودندهر بار که می خواهم به تو نزدیک شوم
جلوتر از من می دوند
روی کاغذ و ...
شعر من
زودتر از من در آغوش می گیرد
تو را.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
رزهای تازهروی مزار قدیمی
باران پاییزی ...
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
در
سیاهی چشمان تو
رازی
است
که از
شام عدم،
تا برق
طلوع هستی را تفسیر می کند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۵ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)
در منهر چه می خواهی بکار
از من
چیزی جز عشق نمی روید.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۷:۵۴ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع:
نظرات (0)