حمیدرضا شکارسری
عاشق شدن به شیوۀ «ون گوگ»
یعنی از دست دادن صدای تو
من به شیوۀ خودم عاشقت می شوم
با گوش های دراز!
برچسب: ،
ادامه مطلب
عاشق شدن به شیوۀ «ون گوگ»
یعنی از دست دادن صدای تو
من به شیوۀ خودم عاشقت می شوم
با گوش های دراز!
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشانم پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند
کنده شده از تن گیلاس بُن
یک شاخه با شکوفۀ سرخش
پر می کشد سمت خورشید.
چقدر عمر آدمی کوتاه است
وقتی دلش می خواهد همۀ آن را
به تماشای تو بنشیند.
بگذار در قشنگ ترین اشتباه من
آتش بگیرد از تو دل سر به راه من
چشمم نسیم می شود آنقدر می وزد
تا روسریت حل بشود در نگاه من
آن وقت در رگم بشتابد طپش کند
تا وقت مرگ موی تو؛ خون سیاه من
برعکس آخر همۀ قصه های تلخ
شاید شبی به چنگ من افتاد ماه من
روزی مگر خود تو دچارم نکرده ای؟
از چاله در بیا که بیفتی به چاه من
داغ مرا به دوش بکش سال های سال
ای شانه هات مُهر شده با گناه من
با سلام به همراهان همیشگی و عزیز وبلاگ شعر کوتاه. وبلاگ جدیدی ساخته ام با نام کتاب نما که در آن کتاب هایی را که خوانده و می خوانم شرح و معرفی می کنم و بخش هایی برگزیده از آنها را برای نمونه در مطالب ذکر می کنم. اطمینان دارم که وبلاگ مفیدی خواهد بود و مورد استفادۀ علاقمندان کتاب و مطالعه قرار خواهد گرفت. از تمامی عزیزانی که از وبلاگ شعر کوتاه بازدید می کنند می خواهم که وبلاگ کتاب نما را نیز ببینند و در صورت علاقمندی آن را جزو لینک دوستان وبلاگ خود دربیاورند. وبلاگ کتاب نما را نیز همانند وبلاگ شعر کوتاه هر روز با مطلبی تازه به روز خواهم کرد. پس از بازدید از وبلاگ کتاب نما بنده را از نظرات ارزشمندتان بهره مند سازید تا روند معرفی کتاب و نشر دانش را با کیفیت بهتری انجام دهم. آدرس وبلاگ جدیدم کتاب نما:
شقایق جامۀ سرخی به بر کرد
ز شبنم تاج سیمینی به سر کرد
گل قاصد رسید از راه و ما را
ز مرگ فصل سرما با خبر کرد
ای محال!
ای زن!
ای کاش تنها یک بار
از بیشۀ اندیشه خروج می کردی
تا گرمی دستانت را احساس کنم
شاید ...
انجماد این شب قطبی را
تاب می آوردم.