مینا تیموری
«آمار تصادفات خیلی بالاست.»
پس چرا من
تصادفاً هم تو را ...
نمی بینم
باز هم آمار دروغ؟!
برچسب: ،
ادامه مطلب
«آمار تصادفات خیلی بالاست.»
پس چرا من
تصادفاً هم تو را ...
نمی بینم
باز هم آمار دروغ؟!
مردان همه در سماع و نی پیدا نیست
مستان همه ظاهرند و می پیدا نیست
صد قافله بیشتر در این ره رفتند
وین طرفه که هیچ گونه پی پیدا نیست
وقتی تو شعرهایم را چنان با دقت می خوانی و ...
دستنوشته هایم را با احترام ورق می زنی که انگار
نسخ خطی چندین هزار ساله اند.
با اینکه می دانم از شعر و شاعری چیزی سر در نمی آوری،
اما چون شعرهای من اند، دوستشان داری.
ای عشق بیا دوباره پیدایم کن
آشفته و شوریده و شیدایم کن
فرهاد دگر بساز از این مجنون
افسانۀ عاشقان فردایم کن
وقتی که
اردیبهشت را
با خودت کشاندی و رفتی.
این هستیِ تو هستیِ هستی دگر است
وین مستیِ تو مستیِ مستی دگر است
رو سر به گریبان تفکر در کش
کاین دست تو آستینِ دستی دگر است
لِی لِی ...
گفت خطش را بکشم
روی شنهای ساحل، رو به دریا
با گچی آبی
فکر کردم
او هم مثل من شنا می داند ...
تو که بالا بلند و نازنینی
تو که شیرین لب و عشق آفرینی
کنارم لحظه ای بنشین، چه حاصل
که فردا بر سر خاکم نشینی
من دارکوبی می شوم
که هفتاد و سه بار در دقیقه تو را می بوسد.