احسان افشاری
ای کاش نگاه خسته را خوابی بود
یا در شب بی ستاره مهتابی بود
ما مثل دو کاج ِ دور از هم هستیم
ای کاش که بین من و تو تابی بود
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
فایز دشتستانی
هنوزم بوی زلفش در مشام است
هنوزم ذوق لبهایش به کام است
کجا فایز شود از ناله خاموش؟
مگر آن دم که در خاکش مقام است
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
وحید عمرانی
در سیاهی چشمان تو
رازی است
که از شام عدم،
تا برق طلوع هستی را تفسیر می کند.
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
فخرالدین عراقی
عشق تو ز دست ساقیان باده بریخت
وز دیده بسی خون دل ساده بریخت
بس زاهد خرقه پوش سجاده نشین
کز عشق تو می بر سر سجاده بریخت
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
فریدون مشیری
موج از دیار دریا، با مهر مادرانه
برچسب: ،
ادامه مطلب
آهنگ خاک می کرد
بر گرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کآن موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد!
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
ساناز واحدی
هر شب،
به چمدانی که از خانه‌ات آورده‌ام فکر می‌کنم
و اینکه ...
چند سال زندگی
چطور
یک شبه
توی این چمدان جا شد؟!
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
مولانا
ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم
شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم
در عشق که او جان و دل و دیدۀ ماست
جان و دل و دیده هر سه را سوخته ایم
برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید: