افسوس گذشت عشق، تاب و تب ها / آن ناز نگاه، آه...لب ها...لب ها
بعد از تو هزار شب من و تنهايي / بانو تو كجاي قصه اي اين شبها؟
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۷ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
كودك نابينادست در دست مادر،
مي ستايد شكوفه هاي گيلاس را.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۷ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
نمي دانم به چه مي انديشند آدميان زادگاهممي دانم اما گلهاي آنجا هنوز
همان عطر هميشگي را دارند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
نخواهم بود آيايا به ياد خواهم آورد در آن جهان
آخرين ديدارمان را؟
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
رودخانه مي رود، از ياد مي بردصخره اي را
كه آبشارش بود.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
پيري ز خرابات برون آمد مست / دل رفته زه دست و جام مي بر كف دست
گفتا مي نوش كاندرين عالم پست / جز مست كسي ز خويشتن باز نرست
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۵ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
مثل ساقۀ گياهي تردگره ام بزنيد به چوبي، چيزي
ترسيده ام
مدام باد مي آيد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۵ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
چه مهمانان بي دردسري هستند مردگاننه به دستي ظرفي را چرك مي كنند
نه به حرفي دلي را آلوده
تنها به شمعي قانعند
و اندكي سكوت ...
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۴ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
سر در گم و خسته و كمي گمراه است / غم مثل هميشه با دلش همراه است
ديروز تمام خاطراتش را خواند / آه است تمام خاطراتش آه است!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۴ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
صد بار وجود را فرو بيخته اند / تا مثل تو صورتي برانگيخته اند
سبحان الله ز فرق سر تا پايت / در قالب آرزوي من ريخته اند
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۲۶:۰۳ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)