کریمی مشاور بیمه کریمی مشاور بیمه .

کریمی مشاور بیمه

اشعار ناب- مستانه

در بزم گرفتی می و نوشیدی و رفتی

مستانه به حال همه خندیدی و رفتی

بعد از تو لبی باز نشد از پی خنده

غیر از لب آن جام که بوسیدی و رفتی

ننشستی و یاران دگر هم ننشستند

آن بزم که چیدیم تو برچیدی و رفتی

دل بود و وفا بود و صفا بود و محبت

افسوس که چشم از همه پوشیدی و رفتی

آن بزم طرب بهر وجود تو بپا بود

وین را همه گفتند و تو نشیندی و رفتی

گفتم که بتابم ز رخت پرتو مهری

با قهر تو روی از همه تابیدی و رفتی

آن بزم بچشم تو پسندیده نیفتاد؟

یا " حالت" ما را نپسندیدی و رفتی

"ابوالقاسم حالت"



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۷:۰۳:۰۶ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)