کریمی مشاور بیمه کریمی مشاور بیمه .

کریمی مشاور بیمه

اشعار ناب

آزاده ز بیگانه و افسرده ز خویشم

مردم همه سیر از من و من سیر ز خویشم

بر دیده ی خونبار من ای دوست چه خندی

خون گریه کند هر که ببیند دل ریشم

با خیل مصیبت زدگانی که فلک داشت

سنجید مرا روزی و دید از همه بیشم

هرگز نکشم منت نوش از فلک دون

هر چند که دانم بُکشد زحمت نیشم

با این همه آزردگی از مرگ چه ترسم؟

بگذار ز کار اوفتد این قلب پریشم

جز عشق سزاوار پرستش دگری نیست

پرسند نظاما اگر از مذهب و کیشم

نظام وفا



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۷:۰۲:۵۳ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)