گره ازکار بگشایند
شود آیا که پَر ِ شعر مرا بگشایند؟
بال زنجیری ِ مرغان صدا بگشایند؟
برچسب: ،
بال زنجیری ِ مرغان صدا بگشایند؟
گره سرب به طومار نفسها زدهاند
کی شود کاین گره از کار هوا بگشایند؟
به هوای خبری تنگ دلم چون غنچه
شود آیا که ره باد صبا بگشایند؟
آری، آری رسد آن روز که این کهنه طلسم
بشکند تا که دژ هوش ربا، بگشایند
رسد آن روز که این شبزدگان برخیزند
تا به روی سحر، این پنجرهها، بگشایند
با کلیدی که به نام تو و من میچرخند
قفلها از دل و از دیدهی ما بگشایند
«تا بریزند ز بنیاد به هم، نظم ستم
پیشتازان، ره طوفان شما، بگشایند»
ز آسمان آنچه طلب میکنی از خود بطلب
باورم نیست که درها، به دعا بگشایند
حکم، حکم تو و دستان گشاینده توست
تا اشارت کنی: این در بگشا! بگشایند
#حسین_منزوی
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: