کریمی مشاور بیمه کریمی مشاور بیمه .

کریمی مشاور بیمه

محمد علی بهمنی-شعر

 

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
باشد که خستگی بشود شرمسار تو

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو

از هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم
نفرین به روزگار من و روزگار تو

تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من
می خواستم که گم بشوم در حصار تو

احساس می کنم که جدایم نموده اند
همچون شهاب سوخته ای از مدار تو

آن کوپه ی تهی منم آری که مانده ام
خالی تر از همیشه و در انتظار تو

این سوت آخر است و غریبانه می‌رود
تنهاترین مسافر تو از دیار تو

هر چند مثل اینه هر لحظه فاش‌تر
هشدار می دهد به خزانم بهار تو

اما در این زمانه عُسرت مس مرا
ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو

از هر طرف نرفته به بن بست می‌رسیم
نفرین به روزگار من و روزگار تو

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو

#محمدعلی_بهمنی

 



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۹:۵۱ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)