بیا وبهم کمک کن
حاله من خیلی عجیبه دوست دارم بیشم بشینی من نگاهت بکنم تو تو چشام عشقو ببینی
یادته منو و تو داشتیم ساده زندگی می کردیم ازهمین چشمه شفاف رفعه تشنگی میکردیم
یه دفعه یه مهمونه اومدعقلمویه جوری دزدید دل تو به روش نیاوردازهمون دقیقه فهمید
اولش فکرنمی کردم....که دلم رو برده باشه یادلم کوله چشای ...روشنش روخورده باشه
اما نه گذشت و دیدم دل من دیوونه تر شد به تو گفتم و دلت از قصه من با خبر شد
اولش گفتم یه حسه یایه احترام ساده اما بعد دیدم که عشقه اخه اندازش زیاده
تو بازم طاقت اوردی مثله بونه ها تو باییز سرنوشت تو سفیده ماجرای من غم انکیز
بدجوری دیوونتم من فکر نکن این اعترافه همیشه نبودن تو کرده این دلو کلافه
می دونم فرقی نداره واست عاشق بودن من می دونم واست یکی شد بودن و نبودن من
می دونم دوسم نداری مثله روزای گذشته من خودم خوندم توچشات یک کسی اینونوشته
اماروحه من یه دریاست بره از موج وتلاطم ساحلش تویی وموجاش خنجرای حرف مردم
اخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشیدن رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن
من که اسمون نبودم اما عشقه تو یه ماهه سر زنش نکن دلم رو به خدا اون بی گناهه
توکه چشمای قشنگت خونه صدتاستارست.. توکه لبخندطلاییت واسه من عمردوبارست..
بیاومثل گذشته جزبه من...به همه شک کن من بدون تو میمیرم بیا و بهم کمک کن
بیا وبهم کمک کن
برچسب: ،