یوسفعلی میرشکاک
ز نو شد زنده با ما ماجرای لیلی و مجنون
من و آیینه ایم امروز جای لیلی و مجنون
خدای عاقلان بازیچۀ طفلان برزن شد
به یک شب همنشینی با خدای لیلی و مجنون
از این بی دست و پایی ها که من با خویشتن دارم
قیاسی می توان کرد از حیای لیلی و مجنون
به جز با ما نشاید راز ما را با کسی گفتن
که در عالم نشد کس آشنای لیلی و مجنون
نهان کردیم داغ مرگ خود از خویشتن حتی
نباشد جای نامحرم عزای لیلی و مجنون
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: