کریمی مشاور بیمه کریمی مشاور بیمه .

کریمی مشاور بیمه

واقدی کرمانشاهی

دمی به باغ نرفتیم تا بهار گذشت

ز عشق خاطره ای ماند و چون غبار گذشت

 

هنوز چشم به راهم که باز می گردی

تمام زندگی من در انتظار گذشت

 

پس از تو زمزمۀ عاشقانه شد خاموش

و لحظه ها همه با چشم اشکبار گذشت

 

دلم چو کلبۀ متروک و سرد، خالی ماند

چها که بر سر این باغ بی بهار گذشت

 

طنین گریۀ من در سکوت می پیچد

مرا پناه بده، کار من ز کار گذشت



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۶:۵۸ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)