کریمی مشاور بیمه کریمی مشاور بیمه .

کریمی مشاور بیمه

احمدرضا احمدی

زمانی،

با تکه ای نان سیر می شدم

و با لبخندی

به خانه می رفتم

اتوبوس های انبوه از مسافر را

دوست داشتم

انتظار نداشتم

کسی به من در آفتاب

صندلی تعارف کند،

در انتظار گل سرخی بودم.



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۲۶:۲۱ توسط:ابوالقاسم کریمی موضوع: نظرات (0)